
غمخوار......
می توان گویم که دل بس گرفتار تو استچشم زخم خورده ی من مرهم دیدارتواستسینه ی آبونه ام٬ازبس که هجرت می کشدهرشب از دیدار تو این سینه غمخوار توست((صنم))تاریخ:۹۲/۱۰/۱۸ساعت...


می توان گویم که دل بس گرفتار تو استچشم زخم خورده ی من مرهم دیدارتواستسینه ی آبونه ام٬ازبس که هجرت می کشدهرشب از دیدار تو این سینه غمخوار توست((صنم))تاریخ:۹۲/۱۰/۱۸ساعت...
صبحی بیا که آیت والعصر برایمان جلوه گر شودنه صبحی که والعصر به آیت بیانگر شود((صنم))
سن گول گوزلیم گل سنه تای عشوه سی اولمازگویده اوتوران آی سنه تای جیلوه سی اولمازهر جاتما قاشا جیرانا بنظر دماغ اولمازمن بخت قره؛ سن تایی کیمی حوری سی اولماز((صنم))تاری...
بی رنگ زلفون اومازدادسیز دو داغین اولمازهر کس که گورسه زلفونآیــــــری سوزی دا اولماز((صنم))تاریخ:92/10/20ساعت:2/25
بی رنگ و بوی گل ها گلدان صفا نداردبی نقش روی ماهت این دل صفاندارددر خانه غم نشیند گر مادرم نباشداین خانه بی تو مادر دیگر صفاندارد((صنم))تاریخ:92/1018ساعت:1/50
ای که درسیمای تو،دنیا تماشا خانه استآئینه بردار وبرو دنیا تماشا خانه استگر وصف این دنیا کنم دست ازخطا ببریده امپس گوش کن این حرف من دنیاتماشاخانه است((صنم))تاریخ:92/10
در دشت های چشم تو آهو کشیده اندمثل پلنگ رد تو را بو کشیده اندمن محو چشم های تو بودم که ناگهاندیدم به روی قلب تو چاقو کشیده اند همیشه عاشق چشمات بودمنفهمیدی که خاطر خو...
انار …! وقتي نيوتن جاذبه ها را رها كرداز شاخه اي افتاد انار و خون به پا كردغلطيد سمت دفترم ، خودكار آبيصد دانه ياقوتِ مرا از هم جدا كردتكليف شب صد مرتبه، صد دانه ياقوت...
نمي رسم به تو اما ... دليل و مدرك قانع كننده اي كه نداريبراي مردمِ دور و زمانه مان، تو بياريمرا به جرم غزل هاي عاشقانه كشانديبِگي كه خاطره اي خوش از اين گذشته نداريهميش...
بابايِ من … با چنگ و دندان مشك را تا خيمه آورديك لحظه حتي خم به ابرويش نياوردمردي كه ذاتاً آب را شرمنده مي كردچشمش مرا پيش خدا شرمنده مي كردمردي كه با مشكش جهان را آب ...
بركه… در بركه ماه مي كِشَم امشب خداي منيك تابلو از طلوع تو تا چشم هاي مناز پشت شيشه هاي مه آلود پنجرهباران گرفته بود و كسي پا به پاي من :اين شهر را قدم زد و آمد، كسي نبو...
نقاش من نقاش من فضای عجیبی کشیده بودبر روی بوم اسب نجیبی کشیده بوداو روی بوم دورتر از ابرهای شهرچشمان دختران غریبی کشیده بودبر گیسوان آبی دریا نشانه رفتبر شاخه های ...
مرا گویی كه چونی؟ چونم ای دوست مرا گویی كه چونی؟ چونم ای دوست جگر پر درد و دل پر خونم ای دوست حديث عاشقي بر من رها كن تو ليلی شو، كه من مجنونم ای دوست به فريادم ز تو هر رو...
هوالمحبوب ای کاش بهار کودکی برگردد!دنیای بزرگ کوچکی برگردد !آن جمع پر از خاطرۀ شادی کو؟ای کاش به من یکی یکی برگردد!صدیقه محمدجانی (نسیم حوالی دریا)
هوالمحبوبوقتی نگاهت آسمانی شد،از عرش بر تو عشق می بارد؛این گونه عاشق می توانی شد!از : نجوای نسیم (صدیقه محمدجانی)
هوالبصیر هر دو چشمش که باز است، باز افتاده در چاه! " چشم سوم "نیاز است! از نجوای نسیم ( صدیقه محمدجانی)
هوالخالق گویا که ابر با من و تو ، حرف می زند، از لکه های رنگی پیراهن زمین؛ تا شست و شوی خوب ، بر آن برف می زند!! از نجوای نسیم ( صدیقه محمدجانی) ـــــــــــــــــــ...
بســـــم الله الرحمن الرحیمبس نگاه گرم و سرد از روزگار،رنگ می بازد درخت همجوار؛با نگاهت برگ برگ من بهار!!از: صدیقه محمدجانی(نسیم حوالی دریا)92/11/10برای دیدن ن...
هوالمحبوب¯˜"*°•♥•°*"˜¯ 1¯˜"*°•♥•°*"˜¯ 2در ســـــایۀ کوچـــــه باغ ، او را دیدمبا قــلقـــلکِ نـــگاه او ، خنــــدیــــدمتا دستـــــــــِ دلم رو نشده ، گفتم زود:ای...
به نام حق!در من حـــلول می کنـــــد آرامشی عجیـــببر من به سجده می رود عطری شبیه سیببی تو چــه تلخ ترجـــمه شد هــر تبســـمماکنون شــکوفه می دمــد از بارشم ، عجیبپیچ...
هوالمحبوبدر نگاهت من نمی دانم چه پنهان کرده ایآفتابی را ز تاب آن هراسان کرده ایدر خیابان خیالم هر زمان دیدم تو راگوییا چیزی تو گم در این خیابان کرده ایالتهابی بود سنگ...
ای که ضریح پاک تو ، روزنه های باغ نورعطر خوش حضور تو می کشدم ز راه دورصحن و سرای حرمت ، عرش فرشتگان فرشتا که نهادشان شود از کرمت پر از سرورمی شکفد به باورم ، یاس سپید مع...
دلخوشی را آرزو می کردم اما داغ را نه عشق را می خواستم اما غم عشاق را نه اینکه غم مهمان خوبی نیست را فهمیده بودم اینکه تا آمد به قلبت می کند اتراق را نه چون درختی پیر در ا...